اگر نوزادان در معرض سطوح بالایی از هورمون استرس، کورتیزول قرار گیرند، احتمال بروز مشکلات رفتاری و بیماری های مرتبط با استرس در آینده در آنها بیشتر است . در بدترین حالت، استرس سمی ممکن است رشد مغز را تغییر داده و طول عمر را کوتاه کند. اما خبر خوبی برای والدینی که این فشار را احساس می کنند وجود دارد: ما می توانیم کارهای زیادی برای محافظت از نوزادان در برابر اثرات استرس سمی انجام دهیم. هنگامی که هلن شارپ و همکارانش رشد نوزادانی را که در معرض خطر بالای ابتلا به مشکلات مرتبط با استرس بودند، پیگیری کردند، محققان شواهدی مبنی بر قدرت محافظتی محبت فیزیکی پیدا کردند: نوزادان کم خطر به طور طبیعی رشد می کنند اگر مادران آنها در اوایل دوران نوزادی آنها را نوازش های زیادی انجام دهند. تحقیقات دیگر قدرت حساسیت و پاسخگویی والدین را تأیید می کند – توانایی توجه به نشانه های کودک و دقت به آنچه نیاز دارد.
اگر می خواهید در مورد این اکتشافات جذاب و مهم بیشتر بدانید به قسمت مجله فروشگاه در سایت کیدز۲۴ مراجه کنید و مقالات بیشتر ما را مطالعه کنید. همچنین برای خرید مناسب برای کودکانتان به قسمت وسایل بهداشتی کودک و نوزاد سر بزنید تا بتوانید بهترین انتخاب ها رو در اختیار داشته باشید.
چرا باید به استرس در نوزادان اهمیت دهیم؟
در مطالعاتی که کودکان را در درازمدت ردیابی میکنند، نوزادانی که توسط والدین حساس و پاسخگو بزرگ شده باشند نتایج بهتری نسبت به همسالان آرامتر خود داشتهاند .
والدین چه کاری می توانند انجام دهند تا مراقبان سازگارتر و آگاه تری از استرس باشند؟
در اینجا یک راهنمای مبتنی برای کاهش استرس در نوزادان آورده شده است.
۱.محبت جسمی زیادی به او بدهید اما به آنچه که کودک شما دوست دارد و چه چیزی دوست ندارد توجه کنید.
همانطور که ذکر شد، به نظر می رسد که لمس کردن، از نوزادان در برابر استرس مضر محافظت می کند . و محققان فکر می کنند که دلیل آن را میدانند: تماس محبت آمیز باعث ترشح چندین ماده شیمیایی ضد استرس در مغز می شود، از جمله اکسی توسین (به اصطلاح “هورمون عشق”) و مواد افیونی (مسکن های طبیعی).
اینها اثر آرام بخش دارند و به کاهش تولید کورتیزول کمک می کنند. در نتیجه، ساییدگی و پارگی فیزیولوژیکی کمتری در بدن بوجود می آورد و احتمال بیشتری دارد مغز تاب آوری در برابر استرس ایجاد کند. بنابراین محبت جسمانی یک کاهش دهنده عالی برای استرس است. اما به خاطر داشته باشید: گاهی اوقات، نوزادان به لمس کردن پاسخ منفی می دهند چون ممکن است آنها آن را آزاردهنده، ترسناک یا طاقت فرسا بدانند.
برای مثال، آزمایشها نشان میدهند که بسیاری از نوزادان نوازش را دوست ندارند و به نظر می رسد که آنها یک نوع تماس محکم تر را ترجیح می دهند.همچنین ممکن است لمس کردن نوزادان درتنهایی ، خارج از چارچوب یک تعامل دوستانه و چند حسی، استرس زا باشد.در آزمایشهایی که روی نوزادان تازه متولد شده انجام میشود، نوزادان هنگام نوازش توسط مراقبی که آنها را تکان میداده و با برقرار کردن تماس چشمی و آرامبخش صحبت کردن، کاهش سطح کورتیزول را نشان دادند. اما هنگامی که در سکوت نوازش شدند ، بدون تکان دادن یا تماس چشمی این نوزادان افزایش کورتیزول را تجربه کردند. بنابراین ما باید رویکرد خود را با ترجیحات کودک تطبیق دهیم، و گاهی اوقات این به معنای عقب نشینی کامل است.
گاهی اوقات نوزادان احساس می کنند بیش از حد تحریک می شوند و نیاز به کناره گیری دارند و اگر به خواسته های آنها احترام نگذاشته باشیم می توانیم برای آنها استرس ایجاد کنیم. در یک مطالعه، محققان مادران و نوزادان را در حالی که با هم بازی می کردند تماشا کردند و متوجه شدند که آیا مادران به سیگنال های نوزادان خود در مورد لمس شدن توجه می کنند یا خیر. نوزادانی که تحریک ناخواسته دریافت کردند، سطوح کورتیزول بالاتری داشتند.
۲. مثل یک نوزاد فکر کنید.
ورود به ذهن نوزاد، و دیدن اتفاقات از منظر نوزاد آسان نیست. آخرین باری که خود را آسیب پذیر، وابسته، بی حرکت و ناتوان از برقراری ارتباط با زبان دیدید، چه زمانی است؟ اما هر چه بهتر بتوانید احساسات کودک خود را درک کنید، شانس شما برای به حداقل رساندن استرس بیشتر است. مثلاً وقت حمام کردن نوزاد. آیا ابتدا همه چیز را آماده می کنید و درست قبل از اینکه کودک را در آب قرار دهید لباس او را درمی آورید؟ یا ابتدا لباس نوزاد را در می آورید و او را برای حمام کردن منتظر نگه می دارید؟
فرض کنید والدین سعی می کنند کودک را در یک بازو نگه دارند در حالی که او را با دست دیگر برای حمام آماده می کنید. حالا در این حالت نوزاد سردش شده و برهنه و منتظر مانده است. به این ترتیب، تنها یک اشتباه می تواند منجر به نزاع های غیر ضروری زیادی برای همه شود. بنابراین، شاید بتوانیم با پی بردن به اینکه چه چیزی نوزادانمان را ناامید میکند و تغییر تاکتیکهایمان، از یک مجموعه کامل از اثرات منفی جلوگیری کنیم. اگر ناراحتی کودک شما را از بین برده است، سعی کنید از یک کمک باتجربه راهنمایی بخواهید. ممکن است آنقدر استرس داشته باشید که نتوانید چیزها را عینی ببینید. تلاش برای درک دیدگاه کودک ممکن است به مزایای بسیاری منجر شود. مطالعات نشان می دهد که والدینی که باهم هماهنگ می شوند، در نهایت با روابط دلبستگی قوی تری مواجه می شوند – و با نوزادان مهارت های اجتماعی بهتری پیدا می کنند.
۳. توانایی کودک خود را در خواندن – و بازتاب – احساسات منفی خود را دست کم نگیرید.
وقتی حواستان پرت است، ناراحت یا افسرده هستید، ممکن است فکر کنید کودکتان متوجه این موضوع نمیشود. اما تحقیقات چیز دیگری را نشان می دهد. مطالعات نشان میدهد که کودکان – حتی نوزادان وقتی مراقبانشان از نظر عاطفی واکنشی نشان نمیدهند، مضطرب میشوند و در ۶ ماهگی، بسیاری از نوزادان می توانند زبان بدن شاد و عصبانی را تشخیص دهند. بنابراین در اوایل، نوزادان به نشانه های احساسی ما حساس هستند.
علاوه بر این، نوزادان می توانند زمانی را که ما تحت استرس هستیم احساس کنند و این باعث می شود آنها نیز احساس استرس کنند. به همان اندازه مهم، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نوزادان تحت تأثیر درگیری های شخص ثالث قرار می گیرند. آنها می توانند تشخیص دهند که والدین در حال دعوا با یکدیگر هستند – و این تجربیات ممکن است نوزادان را در معرض خطر بیشتری برای ایجاد سیستم های پاسخ استرس غیرطبیعی قرار دهد.
۴. کودک خود را درگیر ارتباط یک به یک کنید، اما آن را مجبور نکنید.
مانند محبت فیزیکی، صحبت دوستانه و زبان بدن دلسوزانه می تواند مغز ما را تحریک کند تا مواد شیمیایی “احساس خوب” مانند اکسی توسین ترشح کند. این تاکتیکها نه تنها به نوزادان یاد میدهند که با احساسات منفی خود کنار بیایند، بلکه به نوزادان کمک میکنند تا روابط دلبستگی ایمن و سالم ایجاد کنند. همانطور که نوزادان در اثر لمس فیزیکی تحت استرس قرار میگیرند، ارتباط رو در رو نیز بر آنها غلبه میکند.
۵. گریه؟ سر و صدا کردن؟ با پیاده روی آن کودک را آرام کنید.
این یک روش قدیمی است که توسط علم مدرن پشتیبانی میشود: نوزادان دوست دارند آنها را به اطراف ببرند، و به نظر میرسد آن را راحتتر از در آغوش گرفتن توسط شخصی که حرکت نمیکند، میدانند. در مجموعهای از آزمایشها، محققان دریافتند که نوزادان هنگامی که توسط بزرگسالی که از مکانی به مکان دیگر راه میرفتند و در آغوش گرفته میشدند، ضربان قلب آهستهتر، کاهش حرکت بدن و کاهش گریه را تجربه میکردند.
۶. خود را از نظر عاطفی در زمان خواب کودک در دسترس قرار دهید.
در بیشتر مواقع در تاریخ بشر، اجداد ما در نزدیکی نوزادان خود می خوابیدند و بقای یک نوزاد به نزدیک ماندن بستگی داشت. بنابراین نباید تعجب کنیم که نوزادان تنها ماندن در تاریکی را استرس زا می دانند. در واقع، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نوزادان در این شرایط سطوح کورتیزول بالا را تجربه میکنند – حتی اگر آنها آموزش دیده باشند که در اتاق خود بخوابند و نسبتاً ساکت بمانند. اما ترتیبات خواب شبانه ما فقط بر استرس نوزادان در شب تأثیر نمی گذارد. آنها همچنین ممکن است بر نحوه برخورد نوزادان با استرس در مواقع دیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، زمانی که محققان نوزادان ۱۲ ماهه را در معرض یک استرس اجتماعی قرار دادند – آنها در یک “وضعیت عجیب” قرار گرفتند. نوزادانی که هفته های بیشتری را با والدین خود در اتاق گذرانده بودند، حتی پس از کنترل عوامل دیگر، مانند حساسیت والدین و امنیت دلبستگی، واکنش کمتری به کورتیزول را تجربه کردند. مطالعه دیگری گزارش می دهد که نوزادان ۵ هفته ای با سابقه هم خوابی شواهدی از آرامش بیشتر نشان دادند. بنابراین نزدیک بودن از نظر فیزیکی در شب ممکن است به نوزادان کمک کند تا پاسخ های استرس خود را در طول روز تنظیم کنند. اما مجاورت فیزیکی تمام ماجرا نیست. برخی از محققان استدلال می کنند که عنصر حیاتی ” در دسترس بودن عاطفی هنگام خواب ” است.
این عبارت دقیقا به چه معناست؟ محققان شما را «از نظر عاطفی در دسترس» میدانند اگر کارهای زیر را انجام دهید:
از برنامههای آرامبخش برای کمک به خوابیدن نوزاد در شب استفاده کنید.
اجتناب از آغاز تعاملات اجتماعی با کودک خود را هنگامی که او به خواب رفته است.
روشی را حفظ کنید که عاری از تحریک و خصومت باشد.
هنگامی که کودک شما در حالت ناراحتی گریه می کند، به سرعت (در عرض یک دقیقه) پاسخ دهید.
زمانی که لورن فیلبروک و همکارانش روال عادی شبانه خانوادههای دارای نوزادان خردسال را مشاهده کردند، دریافتند مادرانی که بهعنوان «در دسترس عاطفی» درجهبندی میشوند، احتمال بیشتری دارد که نوزادانی با سطوح پایین کورتیزول در شب داشته باشند.
علاوه بر این، این نوزادان نیز احتمال بیشتری برای ایجاد الگوهای طبیعی و سالم تغییرات هورمونی در طول ۲۴ ساعت روز داشتند
و اگر تعجب میکنید، به نظر میرسد در دسترس بودن عاطفی هنگام خواب به نوزادان کمک میکند در طول شب بیشتر بخوابند.